سبکهای زندگی در ایران معاصر: چالشها و تحولات
مقدمه
انجمن مطالعات اجتماعی حوزه با همکاری موسسه امام خمینی(ره)، پژوهشکده نورالعلم و موسسه فرهنگی رسانهای شناخت، در تاریخ ۲۱ آبانماه ۱۴۰۳، در محل انجمن مطالعات اجتماعی حوزه، نشست بررسی روندهای سبک زندگی در ایران معاصر را با سخنرانی دکتر سعید زاهدزاهدانی، عضو هیات علمی دانشگاه شیراز برگزار کرد. متن حاضر خلاصه جامعی از ارائه دکتر زاهدانی در این نشست است.
۱) مواجهه ایران با تمدن مدرن
آغاز تحول
ایران از دوران جنگهای ایران و روس و پس از شکست در این جنگها، متوجه عقبماندگی خود در حوزه فناوری نظامی شد. قرارداد فینکنشتاین با فرانسه، و بعد از آن همکاریهای ناکام با انگلیس، نمونهای از تلاشها برای جبران این عقبماندگی بود. اما این تغییرات بیشتر به نفع استعمارگران بود تا ایران.
ورود تمدن مدرن
با تاسیس دارالفنون و تلاشهای امیرکبیر، ملت ایران به اهمیت پیشرفت پی بردند. این تلاشها در جریان نهضت تنباکو، انقلاب مشروطه و تحولات عصر رضاخان ادامه یافت. اما دربار و پادشاهان عمدتاً تحت تأثیر غرب، سبک زندگی و فرهنگ ایرانی-اسلامی را کنار گذاشتند. با این حال، مردم ایران مقاومت کردند و تلاش داشتند فرهنگ خود را حفظ کنند.
۲) توسعه یا استعمار نوین؟
دوران پهلوی اول و دوم
خاندان پهلوی، توسعهای سطحی و وابسته را در ایران پیاده کردند. در دوران پهلوی اول، انگلیسیها ایران را به یک اقتصاد مصرفی تبدیل کردند، و در دوران پهلوی دوم، این سیاستها با مدیریت آمریکاییها ادامه یافت.
دهه ۳۰: توسعه اقتصادی با رویکرد صنعتی و شهرسازی
دهه ۴۰: توسعه فرهنگی همراه با تهدیدهای جدی برای اسلام
دهه ۵۰: توسعه سیاسی با هدف تثبیت وابستگی
پیامدها
برنامههای توسعهای، اقتصاد ایران را به سرمایهداری وابسته تبدیل کرد. سیاستهای سرمایهگذاری خارجی نیز بیشتر به نفع کشورهای استعمارگر بود تا ایران. این وضعیت، مدیران کشور را وادار به کرنش در برابر منافع خارجی کرد.
۳) انقلاب اسلامی و بازتعریف تمدن
بازگشت به ارزشهای اسلامی
انقلاب اسلامی با شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» تلاش کرد تمدن مدرن را در خود هضم کند و ارزشهای اسلامی را در قالب تمدن نوین اسلامی احیا کند. حضرت امام خمینی (ره) بر این نکته تأکید داشتند که با تمدن مخالف نیستیم بلکه با فحشا مخالفیم.
تمدن نوین اسلامی
مقام معظم رهبری در بیانیه گام دوم انقلاب بر تولید علم و دستیابی به مرزهای دانش تأکید کردند. تمدن نوین اسلامی باید پاسخگوی مسائل زمان و مکان باشد و بتواند سبک زندگیای بر پایه فرهنگ گذشته اسلامی اما متناسب با شرایط جدید ایجاد کند.
۴) چالش سبکهای زندگی
تضاد سه تمدن
در ایران معاصر، سه تمدن با سبکهای زندگی متفاوت وجود دارند:
تمدن گذشته اسلامی: مبتنی بر ارزشهای سنتی، مانند طب سنتی
تمدن مدرن: غالب در حوزههایی مانند پزشکی و تغذیه
تمدن نوین اسلامی: ترکیبی از ارزشهای اسلامی و پیشرفتهای علمی
تأثیرات بر سبک زندگی
پزشکی و تغذیه: از طب سنتی به طب مدرن تغییر کرده است، اما پس از انقلاب اسلامی تلاشهایی برای احیای طب سنتی صورت گرفته است.
تعامل با تکنولوژی: انقلاب اسلامی سعی دارد تکنولوژی مدرن را با ارزشهای اسلامی تطبیق دهد.
۵) مشخصات تمدن نوین اسلامی
۱. اعتقاد به واقعیت غیب و مشهود
تمدن نوین اسلامی همچنان بر اعتقاد به واقعیت غیب و مشهود پایبند است. این ویژگی تغییری نسبت به تمدن گذشته اسلامی نداشته است و بهعنوان یکی از اصول بنیادی حفظ شده است.
۲. گستردگی علوم وحیانی و تجربی
علوم وحیانی: این علوم همچنان به قوت خود باقی هستند و شامل کلام، فلسفه، فقه و دیگر دانشهای اسلامیاند.
علوم تجربی: در تمدن نوین اسلامی، علوم تجربی باید در راستای ایدهآلهای اسلامی توسعه یابند. حتی تولیداتی مانند موشک نیز باید در خدمت حاکمیت علوم وحیانی باشند.
۳. رهبریت جامعه
در تمدن نوین اسلامی، رهبریت دیگر در اختیار مرجع تقلید نیست. ترکیب مرجعیت و ولایت، نقش ولیفقیه را بهعنوان رهبر جامعه تثبیت کرده است. حتی بر مراجع تقلید واجب است از ولیفقیه تبعیت کنند.
۴. فلسفه مبتنی بر کارایی و اثربخشی
فلسفه در تمدن نوین اسلامی ترکیبی از اصالت ماهیت، اصالت وجود، و اصالت فاعلیت است. این نگرش بهدنبال تأکید بر کارایی و اثربخشی در اعمال است و فلسفه باید امتداد عملی پیدا کند.
۵. اجتماعی شدن علوم اسلامی
در تمدن نوین اسلامی، واحد مطالعه از فرد به جامعه تغییر کرده است. نیاز به کلام اجتماعی، فقه حکومتی، و فقه اجتماعی بهوضوح احساس میشود.
۶. هستیشناسی و معرفتشناسی سهوجهی
معرفتشناسی: ابزار شناخت شامل حس، عقل، و قلب است. این سه ابزار بهعنوان مکمل یکدیگر در شناخت و ایمان عمل میکنند.
هستیشناسی: زمان، مکان، و جهت بهعنوان سه بُعد اساسی هستیشناسی مورد توجه قرار میگیرند و جهتگیری در امور مانند کسب ثروت باید بر پایه حلال باشد.
۷. برنامهریزی تحت ولایت الهی
تمام برنامهریزیها باید در راستای حاکمیت ولایت الهی و زمینهسازی برای ظهور امام زمان (عج) انجام شود. علوم انسانی غربی دیگر پاسخگوی نیازهای تمدن نوین اسلامی نیست و نیاز به تحول در علوم انسانی احساس میشود.
۶) لایههای مختلف فرهنگ در تمدن نوین اسلامی
۱. فرهنگ بنیادی:
این لایه شامل ارزشها و اخلاق است و بهعنوان مغز فرهنگ عمل میکند. اگر باورهای بنیادی بر ثروت یا قدرت استوار شوند، به ترتیب فرهنگ سرمایهداری یا سوسیالیستی شکل میگیرد. در تمدن نوین اسلامی، باورهای خداباورانه محور اصلی این لایهاند.
۲. فرهنگ تخصصی:
این لایه شامل علم و معرفت جامعه است و مبتنی بر دریافتهای عقلی به توافق جمع رسیده عمل میکند.
۳. فرهنگ عمومی:
این لایه شامل فناوریها و مهارتهاست که در رفتارها و کارهای روزمره مردم تجلی پیدا میکند.
تفاوتها در لایههای فرهنگ
تمدن گذشته اسلامی: مبتنی بر خداباوری با تأکید بر فردگرایی.
تمدن مدرن: مبتنی بر ثروت و قدرت با تأکید بر سودجویی و لذتجویی.
تمدن نوین اسلامی: خداباورانه با تأکید بر جمعگرایی و تحقق ولایت الهی.
۷) مهندسی فرهنگ برای آینده
چالشها
جامعه کنونی در مواجهه با سه سبک زندگی (تمدن گذشته اسلامی، تمدن مدرن، و تمدن نوین اسلامی) قرار دارد. برای تحقق اهداف انقلاب اسلامی، باید فرهنگ تمدن نوین اسلامی بهتدریج جایگزین دو سبک دیگر شود.
راهکارها
فرهنگسازی مؤثر: باید نشان داده شود که سبک زندگی تمدن نوین اسلامی کاملتر و مترقیتر از تمدن مدرن و گذشته اسلامی است.
مهندسی فرهنگی: با تحلیل اقلام فرهنگی هر تمدن و مقایسه آنها، میتوان مسیر گذار به تمدن نوین اسلامی را مشخص کرد.
نتیجهگیری
سبکهای زندگی در ایران معاصر حاصل تعامل و تضاد سه تمدن مختلف است. انقلاب اسلامی، بهویژه با رویکرد تمدن نوین اسلامی، تلاش دارد سبک زندگیای متناسب با ارزشهای اسلامی و مقتضیات زمان ایجاد کند. این مسیر نیازمند بازنگری مداوم و حفظ استقلال فرهنگی و علمی است. تمدن نوین اسلامی بهعنوان راهحلی جامع و پیشرفته برای چالشهای کنونی جامعه، نیازمند تحولی اساسی در علوم انسانی و فرهنگی است. تحقق این تمدن نیازمند تلاشهای همهجانبه در حوزههای فلسفه، فقه، علوم اجتماعی، و فرهنگ است.